ترانه سرا

خرید و سفارش ترانه

جنازه احمق – از گذشته تا حال - قسمت پایانی

به نام خدا

جنازه احمق – از گذشته تا حال - قسمت پایانی

با صدای زنگ از خواب بیدار شد . نگاهی به ساعت کرد و دوباره سرش رو روی بالش گذاشت . لحظه ای نگذشت که دوباره صدای زنگ اومد . اینبار صدای زنگ تلفن همراهش بود .
رامین : الو
سعید : سلام ، پسر کجایی ؟
رامین : کوفت الان چه وقت زنگ زدنه !
سعید : زنگ زدم مهمونیه امشبو یاد اوری کنم .
رامین : خفه شو . از دیشب تا حالا صد بار بهم یاداوری کردی که  بی مزه .
سعید : چرا دانشگاه نیومدی ؟
رامین : حال نداشتم دیشب دیر خوابیدم . ساعت 10 میام .
سعید : باشه می بینمت . راستی لپ بابا رو برام ببوس .
رامین : خفه شو ....
/

موافقین ۱ مخالفین ۰

جنازه احمق - در آستانه یک سفر - قسمت 2

به نام خدا

جنازه احمق - در آستانه یک سفر - قسمت  2

از بس داد زده بود خسته شده بود . دیگه همه رفته بودن ، قرار شده بود برادر بزرگترش چند ساعتی پیشش باشه تا احساس تنهایی نکنه . اطراف قبرش درختی نبود فقط یه نیمکت ، 10 متر سمت چپ قبرش بود . با حالتی نگران رفت به سمت نیمکت . روی نیمکت نشست . به گذشته اش فکر می کرد . 24 سال بیشتر نداشت . تازه یادش اومده بود که دوست دخترشو توی جمعیت ندیده .خیلی نا را حت شد . با خودش گفت : چقدر بی معرفت بود . منو باش چقدر خرجش کردم . الهی کوفتت بشه . یه لحظه دید یکی داره میاد طرفش . انگار می خواست بیاد روی نیمکت بشینه نمی دونست چی کار کنه . خواست بلند بشه که گفت : بشین را حت باش .
جنازه جا خورد با تعجب پرسید : تو منو می بینی ؟
 جنازه دوم با نیشخندی گفت : اره می بینمت ، چون منم  مثه تو مُردم . راستی اسمت چیه ؟ من بهرامم .
جنازه : منم رامینم . امروز مُردم . تو کی مُردی ؟

موافقین ۱ مخالفین ۰

جنازه احمق قسمت 1

به نام خدا

جنازه احمق قسمت 1

تابوت رو رو سرشون آوردن تا بالای قبر . مادر با صدای بلند گریه می کرد . ولی پدر فقط بغض کرده بود . خواهری نداشت . دو برادر داشت که یکی شانه مادر را گرفته بود و همراه مادر ولی اهسته گریه میکرد . دیگری همراه با قبر کن و چند تن از اشنایان جنازه را در داخل قبر قرار دادند . چند ثانیه گذشت تا اینکه دو فرشته بالای سر جنازه ظاهر شدند یکی از فرشته ها رو به جنازه کرد و گفت : بلند شو رامین . جنازه از داخل قبر بیرون رو نگاه کرد و با تعجب گفت : مگه من نمردم  شما کی هستین .
 فرشته گفت : ما راهنمای تو هستیم باید بریم .
جنازه با تعجب گفت : بریم ! کجا ؟
فرشته گفت : مگه به تو نگفتن که بعد از مرگ کجا میری .
جنازه با حالتی وحشت زده گفت : می خواین منو بببرین جهنم . نه من نمیام .
فرشته خیلی خونسرد گفت : اونجا هم میریم ولی اول باید بریم یه جا دیگه .
بعد رو به اوون یکی فرشته کرد و گفت اون بروشور راهنمای بعد از مرگ رو بده
مطالعه کنه . بعد رو به جنازه کرد و گفت : شما چطور بدون اشنایی با مرگ می میرین .
 فرشته دوم بروشور رو به جنازه داد و گفت : حالا با خودت چیزی آوردی ؟
جنازه با حالت تعجب گفت : نه من که چیزی نیاوردم . اصلاً مگه می زارن چیزی
بیاریم و بعد به سمت فرشته اول رفت و گفت : این چی میگه ؟ ها ؟
فرشته نگاهی به فرشته دوم کرد و گفت چند بار بگم این سوالو از مرده ها نکن .
 رو به جنازه کرد و گفت : تو بروشور رو بخون . بعد رو به مردم کرد و گفت : ای
مردم بی چاره این همه گفتیم مرگ تولد دوباره است ولی انگار نه انگار .
راستی اون مرده که اونجا وایستاده رو می شناسی ؟
جنازه : به دیوار تکیه داده ؟
فرشته : آره .
جنازه : نه چطور مگه ؟
 فرشته فردا میمیره و بعد رو به فرشته دوم کرد و گفت اسمش چی بود ؟
فرشته دوم : علیرضا .
جنازه : وای خدای من اینجا نوشته یک سفر طولانی در پیش روی شماست . وسایل مورد نیاز سفر را باید خودتان مهیا کنید . این سفر سفر خطرناکیست مواظب خود باید بوده باشید قبلاً . آخه چجوری . این چی میگه ؟
فرشته نگاهی به جنازه کرد و گفت : همتون همینجوری هستین . این داره به دوران زندگیت اشاره میکنه . مگه قران نخوندی ؟ جنازه با حالت پشیمونی سرش رو  پائین انداخت و چیزی نگفت .
فرشته گفت : پس ما میریم تا چند روزه دیگه میایم .
جنازه : کجا دارین میرین منو تنها نزارین .
فرشته : چند جا دیگه باید سر بزنیم .
جنازه : من چی کار کنم ؟
فرشته : باید منتظر باشی تا یه چیزی از اونور برسه . مثه دعا کردن ، نماز خوندن ، قران خوندن ، دست دو نفر رو گرفتن تا ثوابش بیاد برا تو .
 جنازه رو به مردم کرد در همین هنگام فرشته ها غیب شدن.
مردم کم کم در حال رفتن بودن جنازه نگاهی به بروشور کرد و نگاهی هم به مردم  کرد نمی دونست چیکار کنه ، بروشور رو انداخت تو قبر شو با عجله به طرف مادرش رفت و گفت : مادر برام دعا کن . برام نماز بخون .
 رو به برادرش کرد و دید اونم که مثله خودشه و بعد رفت سمت پدرش ازش کمک خواست . داد می زد ، گریه می کرد ولی حیف ، حیف که کسی صدا شو نمی شنید . 

موافقین ۱ مخالفین ۰

داستان پدر

به نام خدا

داستان پدر

من دیگه نمی تونم . دیگه اعصاب برام نمونده . زخم زبونای ندا ولم نمی کنه . یه فکری باید بکنیم.
زهرا : یه خورده یواش تر بیدار میشه !
پیمان : منصور راست می گه . همین دو روز پیش با مینا سرش کلی جر و بحث کردیم ، گفت : اگه این جوری پیش بره میره خونه باباش . پدرام تو بگو چی کار کنیم .
پدرام :چطوره یه زن واسش بگیریم ؟
زهرا : یکم یواش تر
منصور : نه بابا زن چیه خودمون کمیم که یه وارث دیگه هم بهمون اضافه شه . ولش کن با ید یه فکر اساسی کرد .
پدر وقتی که صدای بچه ها رو شنید اشک تو چشماش حلقه بست .
زهرا : تمومش کنید دیگه انگار نه انگار که راجع به بابا داریم صحبت می کنیم . اقا منصور مگه یادت رفته همین پارسال اون بدهی سنگینی که بالا اورده بودی رو بابا صاف کرد .
آقا پدرام اون زمانی که زندان بودی کی خرج زن و بچه ات رو می داد انگار مینا خانوم یادش رفته .
پدرام : خوب می گی چیکار کنیم ؟
پیمان : چطوره بفرستیمش خونه سالمندان ؟
پدر در حالی که اشک از چشماش سرازیر بود آخرین سیگاری که دو روز پیش دکتر براش ممنوع کرده بود رو روشن کرد و زیر لب گذاشت و سنگینی تحمل خودش رو از پشت بچه های که یه روزی سنگینی خواسته هاشون پشتشو خم کرده بود برداشت و پر کشید .

موافقین ۱ مخالفین ۰

داستان بی کسی

به نام خدا

داستان بی کسی


قبول باشه . مارو هم دعا کن مومن .
قبول حق . رو چشمم . چیه تو فکری . کشتی هم نداری بگیم غرق شده ٰ ناراحت شده باشی . چته ؟
هیچی بابا ٰ بدجور دلم گرفته احمد . موندم بعد از سربازی چیکار کنم .
احمد : فکر و خیال و بزار کنار . ببین برجک جای فکرو خیال نیست ٰ اینجا باید مثه عقاب باشی . انشاالله همه چی درست میشه . تو هم مثه همه اونایی که سربازی رو تموم می کنن میری سر کار ٰ زن می گیری ٰ بچه دار میشی در کل یه زندگی خوبی واسه خودت راه می اندازی . غصه نخور یکی اون بالا هس که هوا همه رو داره .
ای کاش همینجوری که تو می گفتی بود احمد . ولی فکر نکنم برای من این اتفاقا بیوفته . انگار ناف ما فقیر بیچاره هارو با بدبختی بستن . تنها امیدم بعد از خدا مریمه . خیلی دوسش دارم . بعد از پایان خدمتم می خوام برم خواستگاریش . داره بابا شو راضی میکنه اخه باباش مخالفه . میگه اینا به ما نمی خورن ٰ می بینی این بدبختی هیجا ولمون نمی کنه .
لا اله الا الله . چی بگم . انشاالله که خدا خودش ردیفش کنه . من دیگه برم . کاری با ما نداری .
یه لحظه وایسا یکی داره میاد طرفه برجک .
سامان بیا تلفن داری . فکر کنم طرفه .
سامان : احمد جون نوکرتم ٰ یه ربع وایسی اومدم . جبران می کنم داداش .
احمد : منظورت یک ساعته دیگه ها . برو انشاالله که خیره .
سامان : سلام رسول چطوری داداش .
رسول : سلام عاشق نوکرتم . خودشه میرم بیرون راحت باشی .
سامان : سلام
مریم : سلام خوبی سامان ؟
سامان : نه وقتی از تو دورم اصلا خوب نیستم . تو چطوری خوشگله . چرا صدات گرفته ؟
مریم در حالی که بغض کرده بود گفت : منم همینطور راستش ...
سامان با حالتی مظطرب گفت : چی شده مریم چرا بغض کردی ؟
مریم در حالی که گریه می کرد گفت : منو ببخش سامان . بابام اینا قرار عقد منو پسر عمومو برای هفته دیگه گذاشتن . نمی تونستم کاری بکنم . الانم کسی نمی دونه بهت زنگ زدم . اگه بفهمن می کشنم .
سامان درحالی که گریه میکرد گفت : بالاخره کار خودشو کرد . حالا من باید چیکار کنم مریم ٰ من بدون تو میمیرم .
مریم : تو رو خدا گریه نکن . تو باید منو فراموش کنی برو به زندگیت برس مادر مریم : دختر کجایی پس بیا دیگه ؟
مریم : مادرم داره صدام می کنه من باید برم . منو از یادت ببر سامان . خداحافظ
سامان : الو الو مریم مریم تورو خدا اینجوری نگو مریم ....
رسول وارد اتاق شد و به سمت سامان رفت و گفت : چته پسر چرا گریه می کنی ؟
سامان : داره ازدواج می کنه رسول چیکار کنم .
رسول سامان رو در اغوش گرفت و فقط صدای گریه سامان بود که فضای اتاق را پر کرده بود . 

موافقین ۱ مخالفین ۰

ترانه بنویس

بنویس با چشم تر      /      بنویس که رفت سفر
بنویس تنهات گذاشت  /   با یه قلب در به در
بنویس چیکار کنم        /    به کی دردامو بگم
بنویس دوسم نداشت   /   اونکه می گفت عاشقم
چته داغونی دلم          /     نبینم اشکاتو من
دیگه غصه شو نخور       /    بنویس باید برم
بنویس دارم میرم           /     بنویس گوشه گیرم
بنویس قربونی شد         /    دل زارو اسیرم


                                           بنویس / 1388

موافقین ۱ مخالفین ۰

توجه

با سلام

جهت مشاهده ترانه های اماده  به اینجا مراجعه کنید /

توجه داشته باشید قیمت ترانه فقط و فقط 30000 تومان می باشد /

با تشکر/ مدیریت

موافقین ۱ مخالفین ۰

ترانه باید رفت + دانلود اهنگ

با سلام

دومین همکاری بنده با میثم ریحانی مربوط به ترانه باید رفت در سال 92 می باشد که متن ترانه به همراه اهنگ رو در این پست به اشتراک می گذارم / با تشکر

هنوزم من یه وقتایی / می افتم یاد اون روزا

همون روزای بارونی / همون روزای بی تکرار

میشینم کنج تنهایی / کنار عکس رو دیوار

به ساعت خیره می مونم  / ساعتا مثه یه بیمار

هنوزم خاطره ها تو / میریزم رو ی تقویمم

با اونا غصه می سازم / با اون روزای شیرینم

چقدر یاد تو شیرینه / واسه دلی که غمگینه

دلی که ارزو هاشو /  تو چشمای تو میبینه

کسی اینجا نمی دونه   / چرا حال دلم خونه

دلیل بی کسی هامو  / کسی اینجا نمی دونه

هنوزم میرم اونجایی / که دستاتو به من دادی

همونجا که قسم خوردی / واسه من کم نمی زاری

میشینم روبروی کاج / روی اون نیمکت چوبی

منو یاد تو می اندازه / چه لحظه های اشوبی

تحمل کردنش دیگه / برایی من ممکن نیست

تا کی باید صبوری کرد / برای اون که دیگه نیست

یه شاخه گل می چینم / می زارم روی این نیمکت

رو کاغذ می نویسم که / صبوری سخته باید رفت

....................................................................


برای مشاهده موزیک ویدیو کلیک کنید


موافقین ۱ مخالفین ۰

ترانه خاطرخاتم + دانلود آهنگ

با سلام

اولین ترانه بنده با نام خاطرخاتم در سال 91 توسط خواننده خوش صدا و دوست عزیزم میثم ریحانی خوانده شد که متن ترانه به همراه اهنگ رو در این پست به اشتراک می گذارم / با تشکر


از این حسی که بهت دارم خوشحالم

تو پیشم من کنارت چه خوبه حالم

نمی زارم ازم رد شی به اسونی

محاله دیگه از تو دست بردارم

الان چند روزه که درگیر چشماتم

خودت می دونی که خیلی خاطرخاتم

تو جون دادی به این عشقی که داشت می مرد

منم مدیون این احساس زیباتم

خاطر خاتم  / عاشق چشماتم  / تورو دوست دارم  / تا تهش با هاتم

به تو مدیونم/تو به من دل بستی /منم واسه دل تو کم نمی زارم

برای من مثه هر شب زیبایی

توی بیداریم تو مثه رویایی

نمیشه که یه لحظه دور شد از تو

با اون نگاه و چشمای تماشایی

برام می خندی من چه خوشحالم

به این حسی که بِم داری می بالم

نبوده اسون دزدیدن چشمات

نمی زارم ازم بدزدنت بازم

خاطر خاتم  / عاشق چشماتم  / تورو دوست دارم  / تا تهش با هاتم

به تو مدیونم/تو به من دل بستی /منم واسه دل تو کم نمی زارم

...........................................................................

برای مشاهده موزیک کلیک کنید

موافقین ۱ مخالفین ۰

ثبت سفارشات

با سلام خدمت تمامی بازدیدکنندگان

اگر مایل به همکاری با بنده در زمینه ترانه سرایی هستید  ، جهت سفارش ترانه موضوع دلخواه خود را برای ما ارسال کنید .

ترانه مورد نظر طی چند روز  اماده و برای شما ارسال می گردد .

قیمت توافقی و خیلی ارزان  می باشد.

باتشکر - مدیریت ترانه ها

موافقین ۱ مخالفین ۰